هییییییییی ....
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
هییییییییی ....
نوشته شده در 22 مهر 1388
بازدید : 296
نویسنده : عباس

خدا خواب بود . .

هم آغوشی تمام شده بود !!

دختر به خانه ی رویاهایش می اندیشید و پسر به مکان بعدی

دختر به مردانگی عشقش و پسر به فاحشگی معشوقش

دختر به خدای ناظر و پسر به جسم حاضر

هر دو یک حس داشتند

اما دختر فاحشه شده بود و پسر منطقی !!




:: برچسب‌ها: هییییییییی , , , , ,



مطالب مرتبط با این پست
.